motahare ارسال‌ها : 88 عضویت: 10 /4 /1391 محل زندگی: نصف جهان سن: 20 تشکرها : 136 تشکر شده : 74	پاسخ : 31 RE تمرین نویسندگی ! برو که بی حقیقتی تو قلب من جات نیست هوای تازه تر میخوام عاش اون بنفشه هام بنفشه های شهرمون خسته ازین اسارتم! شما ادامه بدین پاریزیت بود! :D امضای motahare من و دستام عاشق گرافیت و کاغذیم !
یکشنبه 13 اسفند 1391 - 10:34

saba ارسال‌ها : 68 عضویت: 1 /9 /1391 محل زندگی: تهران تشکرها : 24 تشکر شده : 47	پاسخ : 32 RE تمرین نویسندگی ! دهکده ی تاریک پر از آدم های تنها... کاش پا را بر این دهکده نمی گذاشتم... کاش راه را بر جنگل گم می کردم... و خود را در بارانِ جنگل، زیر برگهای سبز و پهن... کنار رودخانه، گوش به آهنگ آبشار و صخره می سپردم..
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 22:47

saba ارسال‌ها : 68 عضویت: 1 /9 /1391 محل زندگی: تهران تشکرها : 24 تشکر شده : 47	پاسخ : 33 RE تمرین نویسندگی ! چقدر امشب جنگل سرسبز سرد است... و من در جستجوی مهتاب، چشمان خسته ام را  بر هم می نهم... شاید یاد و خیالش گرمای وجودم شود.. شاید دستانش...
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 00:14

saba ارسال‌ها : 68 عضویت: 1 /9 /1391 محل زندگی: تهران تشکرها : 24 تشکر شده : 47	پاسخ : 34 RE تمرین نویسندگی ! شاید دستانش حلقه آویز شود بر گردنم.. دستانی که هیچ وقت لمس شان نکردم...
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 23:40

saba ارسال‌ها : 68 عضویت: 1 /9 /1391 محل زندگی: تهران تشکرها : 24 تشکر شده : 47	پاسخ : 35 RE تمرین نویسندگی ! دستانی که هیچ وقت لمس شان نکردم.... و  چشمانی که هیچ وقت در نگاهم خیره نشد... در پشت دیوار شیشه ای... سخت است دوست داشتن عزیزی که هیچوقت ندیده باشی... سخت است دوست داشتن دوستی که هیچ وقت فراموشت نمی شود... و چقدر دلت برای داشتن ها تنگ می شود... دلم برای ....
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 09:24

f44_his ارسال‌ها : 135 عضویت: 10 /4 /1391 محل زندگی: اصفهان سن: 20 تشکرها : 157 تشکر شده : 94	پاسخ : 36 RE تمرین نویسندگی ! دلم برای هوایت تنگ است برای سبزی حرفهایت و آبی نگاهت و سفیدی لبخندهایت به کدامین گناه محرومم می کنی؟... امضای f44_his من یک دانشجو هستم... همهء اعضای mokhs.com دانشجو هستن... تو هم بیا...اگه دانشجویی!
پنجشنبه 08 فروردین 1392 - 17:44

saba ارسال‌ها : 68 عضویت: 1 /9 /1391 محل زندگی: تهران تشکرها : 24 تشکر شده : 47	پاسخ : 37 RE تمرین نویسندگی ! به کدامین سکوت.... به کدامین اشک... به کدامین اعتراف... به کدامین اعتراض... مرا از خود تو می رانی... پناهم باش.. امیدم باش... دلیل بودنم باش...
یکشنبه 11 فروردین 1392 - 00:20

saba ارسال‌ها : 68 عضویت: 1 /9 /1391 محل زندگی: تهران تشکرها : 24 تشکر شده : 47	پاسخ : 38 RE تمرین نویسندگی ! چه شبها آمدم، اما نبودی چه شبها بودم و  اما تو رفتی جوابم ده... من اینجا تا سحر بیدار بیدارم ولی کو  صبح امیدم؟ ولی کو گلبهارانم؟ در ااینجا همرهی را من نمی یابم... سکوت است و سکوت است و سکوت است.... قلم بیهوده می کوبد در این تنهایی مطلق.... بیا با من...
یکشنبه 11 فروردین 1392 - 00:23

f44_his ارسال‌ها : 135 عضویت: 10 /4 /1391 محل زندگی: اصفهان سن: 20 تشکرها : 157 تشکر شده : 94	پاسخ : 39 RE تمرین نویسندگی ! بیا با من ببر با خود مرا تا اوج ببر آنجا که غربت را بدان راهی نمی باشد بیا.... امضای f44_his من یک دانشجو هستم... همهء اعضای mokhs.com دانشجو هستن... تو هم بیا...اگه دانشجویی!
چهارشنبه 14 فروردین 1392 - 18:21

saba ارسال‌ها : 68 عضویت: 1 /9 /1391 محل زندگی: تهران تشکرها : 24 تشکر شده : 47	پاسخ : 40 RE تمرین نویسندگی ! بیا شب... سرت را برای نوازش، بر روی زانوانم بگذار... با چشمانت حرفهای ناگفته ی  فراوان دارم...
جمعه 16 فروردین 1392 - 11:54